عروسکم
پارت : ۱۲
جیسو ادرس مشروب خوری پیش دوستشو فرستاد
(اسم دوست به بنگچان تغیر کرد )
رزی :سلام جیسو
جیسو :وای قلبم ریخت
رزی : نترس منم
ویو جیسو:
فکر کنم اگه به رزی راجب قرار بگم تو راضی کردن دخترا کمک کنه تازه رزی صلح رو دوس داره
رزی : کمک میخوای ؟
جیسو : اره میتونی سالاد درست کنی
رزی : حتما
*رزی یکم کم حرف هس
رزی درحال خورد کردن کاهو ها بود که جیسو لب زد : رزی میتونم ازت کمک بخوام
رزی : جانم،بگو من بیکارم
جیسو : نه عملی نیس
رزی : خوب بگو
جیسو : من میخوام با پسرا آشتی کنیم
رزی : با کی
جیسو : با تهیونگ وجیمین و کوک و جین،البته نظر جین بود
*رزی وقتی اسم پسرا رو شنید لپاش سرخ شد و چاقو رو گذاشت روی اوپن اب دهانشو قورت داد و قلبش تندتند میزد
جیسو : رزی ؟ رزی؟؟؟ رزیییییی
رزی : بله جانم
جیسو : کمکم میکنی
رزی : اره،حالا برنامه چیه ؟
جیسو برنامه رو براش توضیح داد
خونه پسرا
ته و کوک و جیمین داشتن بازی میکردن (بازی ویدئو ای )
کوک : من بردمو من بردم بیسکوییت هارو من خوردم 🤪
جیمین : تهیونگ یه نفر داره ویز ویز میکنه
کوک : اشتی هستی ؟
ته : مگه قهر بودید ؟
کوک : ها،نه
جیمین میره تو اشپز خونه پیش جین قهوه جین و میخوره
ویو جیمین
جین اصلا حواسش نبود با لبخندی گشوده و عجیب داشت پیام بازی میکرد
جیمین رفت پشت جین و تو گوشیش و نگاه کرد و دید با یکی به اسم J صحبت میکنه متاسفانه فهمید و گوشیشو خاموش کرد و یکی به شوخی با پا زد تو باسن
جین : فضول
جیمین : دوس دخترته ؟
جین : نه
جیمین : پس کیه ؟
جین : چرا باید بهت بگم ؟
جیمین : یا میگی کیه یا تهکوک هم خبر کنم
جین : باشه
جین هم به جیمین ماجرا رو میگه
جیمین : واقعا موافقم
ته : چی پچ پچ میکنید ؟
جیمین: هیچی
لیسا ویو
من امشب جامو با جیسو عوض کردم چون جنی خاروپف میکرد
*نکته : لیسا و جنی تو یه اتاقن رزی و جیسو هم اتاقن
شب بود از انقدر خوابیده بودم که دیگه خوابم نمیبرد رفتم تو حال و نشستم فیلم دیدم که یه دفعه دیدم به گوشی رزی پیام امد اول نادیده گرفتم و صدای دیلینگ دیلینگ انقدر زیاد بود که رفتم و دیدم جونگ کوک عه شروع کردم پیامارو خوندن
پیام ها :
*سلام منم جونگ کوک
*منو ببخش
* اشتباه متوجه شدی
* من نمیخواستم اذیتت کنم
لیسا : چی شده ؟
جیسو ادرس مشروب خوری پیش دوستشو فرستاد
(اسم دوست به بنگچان تغیر کرد )
رزی :سلام جیسو
جیسو :وای قلبم ریخت
رزی : نترس منم
ویو جیسو:
فکر کنم اگه به رزی راجب قرار بگم تو راضی کردن دخترا کمک کنه تازه رزی صلح رو دوس داره
رزی : کمک میخوای ؟
جیسو : اره میتونی سالاد درست کنی
رزی : حتما
*رزی یکم کم حرف هس
رزی درحال خورد کردن کاهو ها بود که جیسو لب زد : رزی میتونم ازت کمک بخوام
رزی : جانم،بگو من بیکارم
جیسو : نه عملی نیس
رزی : خوب بگو
جیسو : من میخوام با پسرا آشتی کنیم
رزی : با کی
جیسو : با تهیونگ وجیمین و کوک و جین،البته نظر جین بود
*رزی وقتی اسم پسرا رو شنید لپاش سرخ شد و چاقو رو گذاشت روی اوپن اب دهانشو قورت داد و قلبش تندتند میزد
جیسو : رزی ؟ رزی؟؟؟ رزیییییی
رزی : بله جانم
جیسو : کمکم میکنی
رزی : اره،حالا برنامه چیه ؟
جیسو برنامه رو براش توضیح داد
خونه پسرا
ته و کوک و جیمین داشتن بازی میکردن (بازی ویدئو ای )
کوک : من بردمو من بردم بیسکوییت هارو من خوردم 🤪
جیمین : تهیونگ یه نفر داره ویز ویز میکنه
کوک : اشتی هستی ؟
ته : مگه قهر بودید ؟
کوک : ها،نه
جیمین میره تو اشپز خونه پیش جین قهوه جین و میخوره
ویو جیمین
جین اصلا حواسش نبود با لبخندی گشوده و عجیب داشت پیام بازی میکرد
جیمین رفت پشت جین و تو گوشیش و نگاه کرد و دید با یکی به اسم J صحبت میکنه متاسفانه فهمید و گوشیشو خاموش کرد و یکی به شوخی با پا زد تو باسن
جین : فضول
جیمین : دوس دخترته ؟
جین : نه
جیمین : پس کیه ؟
جین : چرا باید بهت بگم ؟
جیمین : یا میگی کیه یا تهکوک هم خبر کنم
جین : باشه
جین هم به جیمین ماجرا رو میگه
جیمین : واقعا موافقم
ته : چی پچ پچ میکنید ؟
جیمین: هیچی
لیسا ویو
من امشب جامو با جیسو عوض کردم چون جنی خاروپف میکرد
*نکته : لیسا و جنی تو یه اتاقن رزی و جیسو هم اتاقن
شب بود از انقدر خوابیده بودم که دیگه خوابم نمیبرد رفتم تو حال و نشستم فیلم دیدم که یه دفعه دیدم به گوشی رزی پیام امد اول نادیده گرفتم و صدای دیلینگ دیلینگ انقدر زیاد بود که رفتم و دیدم جونگ کوک عه شروع کردم پیامارو خوندن
پیام ها :
*سلام منم جونگ کوک
*منو ببخش
* اشتباه متوجه شدی
* من نمیخواستم اذیتت کنم
لیسا : چی شده ؟
- ۲.۱k
- ۲۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط